فصلهای قبل «بومگرد» در استانهای هرمزگان و گیلان ساخته شد که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. این مستندمسابقه بر پایه سه سرفصل مهم گردشگری با محوریت بومگردی و در نظر گرفتن اقتضائات فرهنگی هر منطقه، اشتغال و کسب و کار روستایی با نگاه به ظرفیتهای مغفول و ارزشبخشی به سنتها، آداب و رسوم هر منطقه و هویتبخشی به هر بوم و قومیت تولید شده است. مستندمسابقه «بومگرد» به کارگردانی امیر منیری و تورج کلانتری و به تهیهکنندگی سیدجمال عود سیمین، محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که در مؤسسه «اوما فیلم» تولید شده است. به بهانه پخش فصل سوم «بومگرد» با «امیر منیری» طراح و کارگردان آن درباره جزئیات ساخت این رئالیتیشو گفتوگو کردیم که میخوانید.
یکی از اهداف «بومگرد» ترویج فرهنگ گردشگری مسئولانه است، در این باره توضیح میدهید؟
گردشگری مسئولانه، شعاری است که در صنعت اکوتوریسم دنیا رایج شده و ما هم در برنامه از این شعار استفاده کردیم. بین گردشگران بومی مشهور است که میگویند اگر وارد منطقهای شدید هیچ اثری جز رد پا از خودتان به جا نگذارید. حفظ و نگهداری محیط زیست یک بُعد این برنامه است و بعد دیگر، مسائل فرهنگی است و ما بیشتر دنبال این بخش بودیم که علاوه بر نشان دادن مناطق بکر، بگوییم لباس اهالی یک منطقه، آداب و رسوم، نوع گویش و لهجه آنها ارزشمند است و باید حفظ شود. رسانهها و گردشگران با غالب کردن فرهنگ شهرهای بزرگ به فرهنگ بومی مناطق آسیب زدهاند. در فیلم و سریالها، شهرستانیها را در سطوح پایین فرهنگی نشان دادهاند. گردشگران هم با پولشان به این مناطق ضربه زدهاند مثلاً وقتی به روستایی رفتند، انتظار امکانات رفاهی شهری را داشتند و روستاییان برای جذب گردشگر، شرایط زندگی خود را تغییر دادند و اینها منجر به تغییر گویش، نوع پوشش و موسیقی مناطق بومی شده است مثلاً دورهای موسیقی پاپ وارد ایران شده بود و اگر کسی موسیقی محلی گوش میکرد، برچسب عقبماندگی میخورد. یا مشکلی که در استان سمنان داشتیم این بود که سمنان موسیقی بومی خود را فراموش کرده بود. در پایان هر برنامه سعی میکنیم موسیقی محلی آن منطقه را پخش کنیم ولی سمنان، نوع پوشش و هنرهایش از جمله موسیقی را دارد فراموش میکند.
دلیل اینکه در این فصل سراغ روستاهایی در سمنان رفتید چه بود؟
مناطقی که در فصلهای قبل بومگرد به آنجا رفتیم قطبهای گردشگری ایران در شمال و جنوب کشور بودند، ما میخواستیم نشان دهیم سفر از نوع گردشگری تجربهگرا برای هر منطقهای قابلیت اجرا دارد. تورهای گردشگری غالباً برنامههای تفریحی یا بازدید از جاذبههای تاریخی و طبیعی دارند ولی یک شکل مرسوم تور در دنیا گردشگری تجربهگراست که در ایران رواج ندارد. گردشگری تجربهگرا، نگاه جدیدی به سفر است. هم هزینههای این شکل از سفر، کمتر و اقتصادی میشود چون به هتل نمیروید و در خانههای بومی و روستایی با هزینههای کمتری اقامت میکنید و به جای غذای رستورانی از دستپخت اهل آن خانه میخورید. شکلی از این سفر تجربهگرا را در راهپیمایی اربعین میتوان دید که زائران به خانه کسانی میروند که با آنها در این سفر آشنا میشوند در چنین شرایطی، فرهنگ و آداب و رسوم منتقل میشود. در گردشگری ایران هم این شکل از سفر میتواند رواج یابد به این شرط که فرهنگ خودمان را به آن فرهنگ بومی تحمیل نکنیم. ضمن اینکه در این شکل از سفرها، پول مستقیماً به جیب خدماتدهنده و تولیدکننده میرود نه واسطهها. ارتقای فرهنگ گردشگری و بهرهوری برای بومیان مناطق دیدنی هم از دیگر اهداف بومگرد است.
انتخاب شرکتکنندههای برنامه بر چه اساسی بود، سراغ زوجهایی رفتید که اهل ریسک کردن و تجربههای نو باشند یا اهل سفر؟
مخاطب اصلی این برنامه، خانوادههای معمولی هستند یعنی کسانی که میخواهند با هزینه کم به مسافرت بروند. در فراخوان برنامه، متقاضیانی داشتیم که تجربه گردشگری مسئولانه را داشتند ولی انتخابشان نکردیم چون مخاطب با آنها همزاتپنداری نمیکند. مخاطب میخواهد شرکتکنندهای از جنس خودش را ببیند. ملاک ما این است که شرکتکنندگان، گردشگر تجربهگرا نباشند. ما کسانی را انتخاب کردیم که چالشهایی در زندگیشان داشته باشند مثلاً در فصل یک، خانوادهای را انتخاب کردیم که ترس از زنبور داشتند و اتفاقاً بخش زنبورداری هم به آنها افتاد و با این چالش روبهرو شدند که این سبب میشود در زندگی شخصی شرکتکنندگان هم تغییر اتفاق بیفتد. تاکنون 10خانواده در سه فصل بومگرد شرکت کردهاند و بارها این جمله را از آنها شنیدیم که میگویند پس از بومگرد، شکل زندگی ما تغییر کرد. در فصل سوم هم خانواده اطمینان، آبترسی داشت ولی برای نخستین بار با شنا از رودخانه عبور کرد. ما خانوادههایی را انتخاب میکنیم که در مسیر رشد باشند یا دوست دارند رشد کنند. این بستر رشد در بومگرد ایجاد شده است.
در واقع بومگرد به دنبال تغییر نگاه درباره سفر است تا با ترویج سفرهای تجربهگرا، این مصرع سعدی که «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی» عینیت پیدا کند؟
سفر رایج در کشور ما سفر بدون کنش است یعنی کنشی در آن اتفاق نمیافتد و بیشتر ناظر هستیم. سفری که در بومگرد اتفاق میافتد همراه با کنش است و مسافرها فعال هستند. ما در مرحله انتخاب خانوادهها، آنها را فیلتر میکنیم و در هر مرحله، اطلاعاتی از آنها میگیریم. آنها هم نمیدانند آیتمهای برنامه چیست. گروه طراح برنامه براساس اطلاعاتی که از شرکتکنندگان میگیرند، آیتمهای مسابقه را طراحی میکنند. در فیلمنامهنویسی اصطلاح «سفر نویسنده» رایج است یعنی اگر فیلمنامه را در قالب سفر بنویسید موفقتر است، قهرمانی با خودش چالش دارد و وارد جهان جدیدی میشود و در آن جهان جدید، مشکلاتی دارد، با آنها مبارزه میکند و در پایان تبدیل به قهرمان میشود. ما در فضای رئالیتیشو، این طراحی را داشتیم یعنی یکسری آدمهای معمولی، خودشان را وارد چالشهایی میکنند و با هم رقابت دارند. در این مسیر همدیگر را بهتر میشناسند و بارها این جمله را از شرکتکنندگان شنیدیم که همسرم را در این سفر بیشتر شناختم. چون قرار است کاری را به صورت مشترک و تیمی انجام دهند پس احساساتشان نسبت به هم قویتر میشود، متأسفانه الان زوجها، پروژههای مشترک کمی با هم دارند. سفرهای تجربهگرا فرصت خوبی برای استحکام روابط بین آنهاست.
از آنجا که قالب برنامه رئالیتیشو است، شرکتکنندگان همراهی و رضایت کامل را در پخش اتفاقهای واقعی حین رقابتها داشتند؟
ما پیش از برنامه، شرکتکنندگان را توجیه کردیم که قالب برنامه رئالیتیشو است و ممکن است شما در جایی با هم اختلاف نظر داشته باشید یا دعوا کنید، مخاطب اینها را میبیند و باید بپذیرید. خوشبختانه شرکتکنندگان هم روحیه برونگرایی داشتند و از این بابت محدودیتی نداشتیم.
چرا شرکتکنندگان با خودرو فولکس سفر کردند؟
ما به دنبال آکسسوآرهای نوستالژیک بودیم و ماشین فولکس خاطره سفرهای خانوادگی گذشته را زنده میکند ضمن اینکه از نظر بصری، خودرو فولکس جذابیت داشت و رنگ و لعاب قشنگتری به فضا میداد.
دلیل انتخاب سوسن پرور برای اجرای برنامه چه بود؟
ما در فصل اول مجری نداشتیم و نگران بودیم در فصلهای بعدی، مجری وارد برنامه کنیم چون شرایط تولید برنامه بسیار سخت بود. روزهای تصویربرداری بسیار فشرده است و برنامه در مناطقی ضبط میشود که امکانات کم است و قرار است این سختیها را مجری تحمل کند پس باید حالش خوب باشد و با شرکتکنندگان دوست شود بنابراین به دنبال یک آدم خوشمشرب و بامرام بودیم که به سوسن پرور رسیدیم. متأسفانه برخی مجریهای تلویزیون، کلاس و شأنی برای خودشان قائل هستند، هر جایی نمیروند و با هر شرایطی کار نمیکنند در حالی که خانم پرور، شخصیت بسیار منعطف و همراهی داشت. رفاقت خوبی هم بین سوسن پرور و شرکتکنندگان برنامه شکل گرفت به طوری که اگر سوتی میدادند و سوسن پرور، سوتی آنها را میگرفت ناراحت نمیشدند، بسیار حاضرجواب و باهوش است. ما متن را از قبل به او میدادیم و اتفاقاتی میافتاد که باید در لحظه پاسخ میداد. از سوی دیگر، مجری خانم بود و راحتتر با خانمها شوخی میکرد. بهترین گزینه برای اجرای بومگرد، سوسن پرور بود که خوشبختانه پس از صحبت درباره برنامه به حضور در آن علاقهمند شد. توضیح دادیم که مجری استودیویی نمیخواهیم، قرار است برویم وسط بیابان و شرایط سخت آب و هوایی داریم و چالشهایی را در اجرای این برنامه داریم که برایش جذابیت داشت و پذیرفت.
نظر شما